مادر دو کودک پرانرژی، برای دهمین بار از صبح به پسرش گفت که اسباببازیها را جمع کند. اما او، بیتوجه،
دوباره یکی از ماشینها را روی زمین کوبید. در یک لحظه، صبر مادر تمام شد. صدایش بالا رفت، چهرهاش سرخ شد و
گفت:
«چند بار باید بگم؟ چرا حرف گوش نمیدی؟!»
چند دقیقه بعد، وقتی پسرش با چشمانی اشکآلود در اتاقش پنهان شد، احساس گناه مثل موجی سنگین روی شانههای
لیلا نشست.
او خودش را مادری مهربان میدانست، اما چرا گاهی نمیتوانست بر خشمش غلبه کند؟ چرا همان لحظهای که باید
الگوی آرامش میبود، از کوره در میرفت؟
پدر بعد از یک روز کاری طولانی، خسته و بیحوصله به خانه برگشت.
تنها خواستهاش این بود که چند دقیقه روی مبل بنشیند و نفس بکشد. اما درست همان لحظه، پسر ششسالهاش توپش
را به سمت میز شام پرت کرد و لیوان آب روی فرش ریخت.
چیزی در درون پدر منفجر شد. صدایش را بالا برد و با عصبانیت گفت:
چند بار گفتم توی خانه توپ بازی نکن! تا وقتی این موضوع رو یاد نگرفتی، هیچ بازیای در کار نیست!
پسرش ساکت شد. چهرهاش تغییر کرد، توپ را برداشت و به گوشهی اتاق رفت.
چند لحظه بعد، پدر با خودش فکر کرد:
من فقط میخواستم خستگیام را در کنم، اما حالا پسرم هم ناراحت شد، هم من!!
حقیقت این است که این پدر و مادر تنها نیستند. تقریباً همهی والدین، حتی آگاهترینشان، لحظاتی را تجربه
میکنند که احساس میکنند کنترل خود را از دست دادهاند. اما خبر خوب این است که آرام ماندن، مهارتی قابل
یادگیری است و با چند تغییر ساده در ذهن و رفتار، میشود دوباره به مسیر آرامش برگشت.
در این مقاله میخواهیم ببینیم چطور میشود در سختترین لحظاتِ تربیت، بهجای فریاد، آرامش را انتخاب کنیم.
روانشناسان معتقدند مهمترین دلیل این است که ما به خودمان اجازه میدهیم عصبانی شویم و کنترل خود را از دست بدهیم. وقتی مغز ما خشم را احساس میکند، بخش منطقی آن موقتاً خاموش میشود و واکنشهای هیجانی جای تصمیمهای آگاهانه را میگیرند. چیزی که روانشناسی آن را emotional hijacking مینامد. (منبع علمی)
اغلب اوقات والدین بدون فکر کردن واکنش نشان میدهند، چون تصور میکنند باید فوراً رفتار فرزندشان را اصلاح
کنند. درحالیکه گام نخست باید کنترل خود والد باشد، نه کنترل کودک.
به یاد داشته باشید: وقتی کنترل خود را از دست میدهید، همان شرایطی را ایجاد میکنید که سعی داشتید از آن
اجتناب کنید. (منبع علمی)
این اصل، یکی از مهمترین پایههای فرزندپروری مثبت است، جایی که والدین قبل از کنترل کودک، یاد میگیرند ابتدا احساسات خود را مدیریت کنند.
بهترین راه برای اینکه والدین بتوانند خود را کنترل کنند، این است که ابتدا بفهمند چه چیزی آنها را در معرض
خشم و عصبانیت قرار می دهد. این یک مهارت حیاتی برای والدین است و خوشبختانه مهارتی است که والدین می توانند
آن را بیاموزند.در واقع وقتی سعی میکنید بهجای مدیریت احساس خشم خود، رفتار فرزندتان را کنترل کنید، به او
سیگنالی میفرستید که:
«من از کنترل خارج شدهام، پس تو باید تغییر کنی تا حال من بهتر شود.»
اما وقتی والدین خود را کنترل میکنند، کودک نیز آرامتر میشود. پژوهشها نشان میدهد اضطراب و هیجان والدین بهطور مستقیم بر سیستم عصبی کودک اثر میگذارد و بهاصطلاح، «آرامش یا اضطراب والدین، مسری است» (Harvard Center on the Developing Child, 2020). (منبع علمی)
درست است که والدین عمداً نمیخواهند کنترل خود را از دست بدهند. این اتفاق معمولاً در اثر خستگی، استرس یا فشار روانی رخ میدهد.اما خوشبختانه روشهایی وجود دارد که میتوان با آنها ذهن و بدن را آرام کرد و مانع از انفجار هیجانی شد.
در ادامه، چندین تکنیک علمی و کاربردی برای حفظ آرامش هنگام برخورد با کودک معرفی میکنیم که ریشه در اصول فرزندپروری مثبت دارد.
اولین گام در مدیریت خشم والدین، تصمیم آگاهانه برای آرام ماندن است.
سعی کنید بفهمید چه نوع رفتارهایی از کودکتان شما را عصبانی میکند. آیا کودکتان شما را نادیده میگیرد یا
با پاسخهای تند و گستاخانه واکنش نشان میدهد؟
درست است که کنترل خود همیشه آسان نیست و هیچکس نمیتواند صددرصد مواقع رفتار خود را مدیریت کند. با این حال، مهم این است که متعهد شوید آرام بمانید و برای رسیدن به این هدف تمرین کنید. روانشناسان تأکید میکنند که والدینی که آگاهانه تصمیم میگیرند در شرایط بحرانی واکنش نشان ندهند، با گذشت زمان توانایی کنترل هیجان خود را افزایش میدهند.
وقتی احساس عصبانیت نسبت به فرزندتان ایجاد میشود، واکنش نشان ندهید.
فقط به خودتان فرصت دهید. چند نفس عمیق بکشید، از اتاق بیرون بروید یا چند لحظه در فضایی آرام بمانید. حتی
میتوانید به بهانهای کوتاه (مثل رفتن به حمام یا آشپزخانه) از موقعیت فاصله بگیرید تا ذهنتان آرام شود.
به یاد داشته باشید: شما مجبور نیستید بلافاصله واکنش نشان دهید.
در واقع، تأخیر در پاسخگویی یکی از ابزارهای اصلی در فرزندپروری مثبت است، زیرا به کودک نشان میدهد که
والد میتواند هیجانش را مدیریت کند و پاسخ متفکرانهتری بدهد. (منبع علمی)
این سکوت آگاهانه، نه نشانهی ضعف، بلکه نشانهی قدرت در کنترل هیجان است؛ قدرتی که به کودک نیز آموزش میدهد چگونه در موقعیتهای احساسی آرام بماند.
گاهی والدین بیش از اندازه به آینده فکر میکنند و تصور میکنند فرزندشان تا آخر عمر همینطور خواهد بود. هرچه بیشتر ذهنشان را درگیر آینده کنند، اضطراب والدین افزایش مییابد و احساس درماندگی بیشتری تجربه میکنند. در چنین لحظاتی ذهن به جای حال، درگیر آیندهای فرضی میشود و والد احساس میکند نمیداند چه واکنشی درست است یا چطور باید رفتار فرزندش را تحت کنترل خود درآورد.
در روانشناسی اصطلاحی وجود دارد به نام «خطاهای فکری» (Cognitive Distortions). یعنی افکاری که با واقعیت مطابقت ندارند و معمولاً ماهیتی منفی دارند.
یکی از این خطاهای فکری تمایل طبیعی ما به در نظر گرفتن بدترین نتیجه ممکن برای یک موقعیت معین است. اما واقعیت این است که تقریباً هیچوقت همهچیز آنقدر بد پیش نمیرود که تصور میکنیم. پژوهشها نشان میدهد ذهن انسان برای بقا طراحی شده تا خطرها را بزرگتر ببیند، حتی وقتی واقعاً تهدیدی وجود ندارد. (منبع علمی)
بنابراین به جای تمرکز بر آینده، در لحظهی حال بمانید. وقتی حضور ذهن دارید و آرامش خود را حفظ میکنید، فرزندتان نیز احساس امنیت بیشتری میکند. این تمرکز بر «حال» یکی از پایههای مهم در والدگری مثبت است و به شما کمک میکند به جای ترس از فردا، با اطمینان بیشتری امروز را بسازید.
واژهها قدرت دارند. همانطور که گفتار ما میتواند کودک را آرام یا نگران کند، کلماتی که در ذهن خود تکرار میکنیم نیز احساسات ما را شکل میدهند.
به همین دلیل یکی از اصول مهم در فرزندپروری مثبت، استفاده از گفتار درونی مثبت است؛ یعنی صحبت کردن والد با خود به زبانی آرام و مهربان.
میتوانید در ذهن خود جملاتی مانند این را تکرار کنید:
من قرار نیست واکنشی تند نشان دهم.
میتوانم آرام بمانم و نفس عمیق بکشم.
این روش در روانشناسی به عنوان گفتوگوی درونی مثبت (Positive Self-Talk) شناخته میشود و دهههاست برای کاهش اضطراب، کنترل خشم، و تنظیم هیجانات والدین استفاده میشود. (منبع علمی)
هر بار که احساس کردید کنترل خود را از دست میدهید، جملهای مثبت به خود بگویید؛ حتی عبارتی ساده مثل:
الان فقط باید آرام بمانم.
کلمات مثبت مانند پلی هستند بین احساس و رفتار؛ آنها به والد کمک میکنند تا در لحظات پرتنش، به جای واکنش سریع، پاسخی آرام و آگاهانه بدهد — همان چیزی که اساس کنترل خشم والدین است. (منبع علمی)
چشمانتان را ببندید و رابطهی ایدهآل خود با فرزندتان را در پنج یا ده سال آینده تصور کنید.
آیا واکنشهای امروزی شما به او، به ساختن آن رابطهی گرم و محترمانه کمک میکند؟
این تمرین سادهی تجسم مثبت رابطه والد و کودک، یکی از مؤثرترین ابزارها برای آرام نگه داشتن ذهن در لحظات
خشم است. البته تجسم رابطهی ایدهآل به معنی تسلیم شدن در برابر خواستههای کودک یا نادیده گرفتن رفتارهای
نادرست او نیست.
بلکه به این معناست که با احترام و آرامش با او برخورد کنید؛ همانطور که انتظار دارید او نیز در آینده با
شما رفتار کند. با فرزندتان به زبانی سخن بگویید که میخواهید روزی از او بشنوید. این اصل، یکی از پایههای
فرزندپروری مثبت و ارتباط مؤثر والد و فرزندی است.
پژوهشها نشان دادهاند که کیفیت رابطهی والد و کودک در سالهای اولیه، پیشبینیکنندهی سطح اعتماد، ارتباط و سلامت هیجانی کودک در سالهای بعد است. (منبع علمی)
وقتی فرزندتان رفتاری میکند که شما را آزار میدهد، لحظهای مکث کنید.
در چنین موقعیتهایی، نحوهی تفکر شما مهمتر از خودِ رفتار کودک است.
فرآیند فکر کردن و آگاهی، همان چیزی است که به ما کمک میکند آرام بمانیم و از واکنشهای هیجانی دور شویم.
هرچه کمتر واکنش نشان دهیم و بیشتر با ذهنی آرام و متفکر پاسخ دهیم، نتیجه مطلوبتری به دست میآید.
این یعنی حرکت از «واکنش» به سمت «پاسخ آگاهانه» — همان مسیری که اساس فرزندپروری مثبت را شکل میدهد.
در نهایت، کنترل خشم در برابر کودک بهمعنای سرکوب احساس نیست؛ بلکه یادگیریِ نحوهی درست بروز آن است.
وقتی والدین آرام میمانند، کودکان نیز آرامش را یاد میگیرند، و این یعنی پرورش نسلی متعادلتر، همدلتر و
شادتر.
اگر میخواهید دربارهی اصول و روشهای علمی فرزندپروری مثبت بیشتر بدانید، پیشنهاد میکنیم مقالهی اصول فرزندپروری مثبت: ۱۰ راهکار علمی تربیت موفق + مثال روزمره را مطالعه کنید.
خیر. کنترل خشم یعنی ابتدا احساس خود را مدیریت کنید تا بتوانید رفتار کودک را آگاهانه اصلاح کنید، نه با فریاد یا تنبیه.
بچهها معمولاً برای جلب توجه یا امتحان مرزها این کار را میکنند. در لحظهی خشم، واکنش نشان ندهید؛ بعد از آرام شدن، با او درباره احساسش صحبت کنید. این کار به رشد عاطفی او کمک میکند.
کاملاً طبیعی است. هیچ والدی همیشه آرام نیست. هدف، حذف خشم نیست بلکه یادگیری مدیریت خشم است. احساسات منفی بخش طبیعی انساناند، اما واکنش ما تعیینکنندهی نتیجه است.
تمرین روزانهی «مکث آگاهانه» کمک میکند. هر بار که احساس خشم کردید، سه نفس عمیق بکشید، چند ثانیه سکوت کنید و جملهای مثبت در ذهنتان بگویید. مثل «الان باید آرام بمانم».
بله، کاملاً. پژوهشها نشان میدهد اضطراب و خشم والدین بهصورت ناخودآگاه به کودک منتقل میشود. کودک از رفتار والدین الگو میگیرد، نه از گفتههایشان.
بعد از آرام شدن، بهصورت صادقانه عذرخواهی کنید و توضیح دهید که عصبانی شدید اما دوستش دارید. این رفتار، به او یاد میدهد که مسئولیت احساسات خود را بپذیرد.
بله، تحقیقات نشان داده تمرینات ذهنآگاهی باعث کاهش واکنشهای هیجانی و افزایش همدلی میشود. حتی ۵ دقیقه تمرکز بر تنفس در روز میتواند رفتار والد را متعادلتر کند.
بله. والدینی که آرامتر رفتار میکنند، فرزندان همدلتر، مسئولتر و با اعتمادبهنفستر دارند. در حقیقت، آرامش والد همان الگوی رفتاری است که کودک آن را یاد میگیرد.
در بافملی، باور داریم هر والد آگاهی، میتواند آیندهای روشنتر برای فرزندش بسازد. ما جدیدترین آموزشها و نکات علمی فرزندپروری را از سراسر دنیا انتخاب میکنیم و با زبان ساده در اختیار شما میگذاریم.