امروز وقتی علی، پسربچه ۷ ساله، لیوان شیرش را روی فرش ریخت، قلبش تندتر زد. نگاهش به سمت مادرش
رفت؛ نمیدانست باید انتظار فریاد داشته باشد یا لبخند.
مادر لحظهای مکث کرد. میتوانست عصبانی شود و بگوید: «همیشه همهجا رو کثیف میکنی!»
اما او نفس عمیقی کشید، دستمال آورد و گفت: «اشکالی نداره عزیزم، همهی ما گاهی اشتباه میکنیم.
دفعه بعد حواست بیشتر باشه. الان بیا با هم تمیزش کنیم.»
علی با خیال راحت نفس کشید و در دلش احساس امنیت کرد. همان لحظه، بدون آنکه بداند، یکی
از مهمترین درسهای زندگی را یاد گرفت: اشتباهات بخشی از رشد هستند، نه دلیلی برای
شرمندگی و سرزنش شدن.
این همان قدرت فرزندپروری مثبت است؛ رویکردی که بر پایه تشویق، صبوری و احترام بنا شده و آیندهی کودکان را روشنتر میسازد.
با مطالعه این مقاله شما با 10 اصل فرزندپروری مثبت آشنا میشوید. اصولی که با رعایت آنها میتوانید هم محیطی امن و آرام برای فرزندتان بسازید و هم رابطهای صمیمی و ماندگار با او شکل دهید.
فرزندپروری مثبت یا والدگری مثبت رویکردی علمی است که بر پایه محبت، تشویق، تعیین مرزهای روشن و احترام متقابل شکل گرفته است. تحقیقات نشان دادهاند کودکانی که در چارچوب والدگری مثبت تربیت میشوند، اعتمادبهنفس بالاتری دارند و کمتر دچار مشکلات رفتاری میشوند. (منبع علمی)
اصولی که در ادامه میخوانید، برگرفته از کتاب معروف دکتر لورنس اشتاینبرگ، روانشناس برجسته رشد و نویسنده 10 اصل اساسی فرزندپروری خوب است؛ اصولی ساده اما قدرتمند که میتوانند مسیر والدگری شما را روشن کنند. در ادامه خلاصهای از اصول اساسی فرزندپروری مثبت به همراه با مثالهای عملی میخوانید.
فرزندپروری خوب، فرزندپروری است که سازگاری روانی کودک را پرورش داده و مواردی مانند صداقت،
همدلی، اتکا به خود، مهربانی، همکاری، خویشتنداری و شادابی را در کودک تقویت می کند. تربیت
خوب تربیتی است که به محافظت از کودکان در برابر اضطراب، افسردگی، اختلالات خوردن و انواع
دیگر ناراحتی های روانی کمک می کند.
مثال :
واکنش سنتی: کودک دفتر نقاشیاش را خطخطی میکند. والد: «این چه کاریه! نقاشی خراب شد.
واکنش مثبتگرا: «چه جالب، داری خلاقیتت رو نشون میدی. میخوای یه برگه جدید بیارم تا
بیشتر بکشیم؟
ممکن نیست که شما با عشق و محبت بیپایان، کودک را لوس کنید. آنچه لوس شدن نامیده میشود،
نتیجه جایگزین کردن محبت با هدایا یا امتیازات است.(منبع علمی)
مثال :
واکنش سنتی: کودک در امتحان نمره پایینی میگیرد. والد میگوید: «همیشه نمرههات افتضاحه.
واکنش مثبتگرا: میدونم این امتحان سخت بوده. بیا با هم تمرین کنیم دفعه بعد نتیجه بهتری
بگیری.
در زندگی فرزندتان مشارکت داشته باشید. مشارکت داشتن در زندگی کودکان، به انرژی و زمان نیاز
دارد و شما بعنوان والد باید کارهای خود را مجدد اولویت بندی کنید و شاید بخشی از
اولویتهای شخصی خود را برای نیاز کودک کنار بگذارید.
مثال :
واکنش سنتی: کودک نقاشی میکشد، والد سرگرم موبایل است.
واکنش مثبتگرا: این خونهای که کشیدی مال کیه؟ خیلی قشنگه! بیا با هم رنگش کنیم.
شیوه فرزندپروری باید با سن و نیاز کودک تغییر کند. مطمئن شوید که سبک والدگری شما همگام با
رشد کودکتان است. شاید شما به عنوان والدین با پیر شدن مبازه کنید، اما تمام آنچه که کودک
می خواهد بزرگ شدن است. این همان انگیزه کودک برای کسب استقلال بیشتر است که باعث می شود
کودک سه ساله شما به هر چیزی که می گویید نه بگوید و یا فرزند 13 ساله شما در کلاس درس
کنجکاو و پرسشگر باشد و یا سر میز شام با شما به بحث و گفتگو بنشیند
مثال :
واکنش سنتی: نوجوان میخواهد تنها به خرید برود. والد میگوید: تو هنوز بچهای، نمیتونی
تنها بری
واکنش مثبتگرا: میدونم دوست داری مستقل باشی. بیا با هم مسیر رو مرور کنیم و بعد امتحان
کن.
قوانینی را برای کودکتان وضع کنید. اگر شما رفتار فرزند خود را در دوران کودکی و نوجوانی
مدیریت نکنید، او با نحوه مدیریت خود وقتی که بزرگ شد و شما در کنارش نیستید به مشکل می
خورد. در هر زمانی از شبانه روز شما باید بتوانید به این سه سوال: فرزند من کجاست؟ چه کسی
با فرزند من است؟ فرزند من چه می کند؟ پاسخ دهید. در واقع قوانینی که فرزند شما از شما
آموخته است، تبدیل به چارچوب رفتاری او در آینده میشوند. (منبع علمی)
مثال :
واکنش سنتی: نه! دیگه بسه! گفتم بخواب!
واکنش مثبتگرا: میدونم خیلی دوست داری ادامهش رو ببینی. اما الان وقت خوابه. فردا
میتونی ادامه بدی.
حس استقلال را در فرزندتان تقویت کنید. تشویق به استقلال به کودک کمک می کند تا حس خود
کفایی در او ایجاد شود. بسیاری از والدین به اشتباه استقلال فرزندشان را با سرکشی یا
نافرمانی یکی می دانند. بچهها برای استقلال تلاش میکنند، چرا که بخشی از طبیعت انسان است
که بخواهد به جای اینکه احساس کند توسط شخص دیگری کنترل میشود، بداند که خودش اوضاع را
کنترل می کند. دادن فرصت تصمیمگیری به کودک باعث افزایش مسئولیتپذیری میشود. (منبع علمی)
مثال :
واکنش سنتی: کودک تکالیف مدرسهاش را انجام نداده. والد میگوید: مثل همیشه بازم یادت رفته
تکالیفت را انجام بدی.
واکنش مثبتگرا: میدونم امروز یادت رفته. بیا با هم برنامهریزی کنیم فردا اول تکالیف رو
انجام بدی.
ثابت قدم باشید. اگر قوانینی که برای فرزندتان تعیین کرده اید هر روز به شکل غیر قابل پیش
بینانه ای متفاوت از روز دیگر است، و یا اگر آنها را به صورت نا منظم اجرا می کنید، اشتباه
فرزندتان تقصیر شماست نه او. شیوه فرزندپروری و انظباطی شما باید ثابت باشد و هر چه اقتدار
شما بیشتر مبتنی بر خرد باشد و نه بر قدرت، نتایج بهتری خواهیدگرفت.
مثال :
واکنش سنتی: یک روز دیر خوابیدن مجاز است، روز بعد ممنوع.
واکنش مثبتگرا: ساعت خواب مشخصه. اگه زود بخوابی فردا انرژی بیشتری برای بازی داری.
از تنبیه فیزیکی بپرهیزید! از بین تمام انواع تنبیهی که والدین استفاده می کنند، یکی از
بدترین نوع آن تنبیه بدنی است. کودکانی که کتک می خورند یا سیلی می خورند، بیشتر مستعد دعوا
با کودکان دیگر هستند. آنها بیشتر قلدر هستند و احتمال بیشتری دارد که از پرخاشگری برای حل
اختلاف با دیگران استفاده کنید. اما در مقابل، تشویق رفتار مطلوب باعث تقویت عزتنفس و کاهش
پرخاشگری میشود.(منبع علمی)
مثال :
واکنش سنتی: کودک اسباببازیهایش را رها میکند. والد با عصبانیت میگوید: چند بار بگم جمع
کن.
واکنش مثبتگرا: خیلی خوب میشه اگه اسباببازیهاتو جمع کنی. اینطوری فردا راحتتر پیداشون
میکنی.
قوانین و تصمیمات خود را برای کودک توضیح دهید. والدین خوب انتظاراتی دارند که میخواهند
فرزندشان آنها را برآورده کند. آنچه برای شما واضح است ممکن است برای یک نوجوان 12 ساله
قابل درک نباشد. او درک، بینش و تجربه شما را ندارد. در مقابل به حرف های کودک یا نوجوانتان
به خوبی گوش دهید. در اینصورت آنها احساس میکند که برای شما مهم هستند و به این ترتیب شما
میتوانید ارتباط موثری با همدیگر داشته باشید.
مثال :
واکنش سنتی: کودک میگوید: دوستم گفت من احمقم. والد میگوید: اشکالی نداره. حالا برو لباست
رو عوض کن.
واکنش مثبتگرا: میدونم این حرف ناراحتت کرده. میخوای برام تعریف کنی چی شد؟
با فرزندتان با احترام رفتار کنید. بهترین راه برای آموزش رفتار محترمانه به کودک این است
که با او محترمانه رفتار کنید. مودبانه با او صحبت کنید. به نظر او احترام بگذارید. وقتی با
شما صحبت می کند به او توجه کنید. با او مهربانانه رفتار کنید. سعی کنید تا زمانی که می
توانید او را راضی کنید. بچه ها با دیگران همانطور رفتار می کنند که والدینشان با آنها
رفتار می کنند. رابطه شما با فرزندتان پایه و اساس روابط او با دیگران است.
مثال :
واکنش سنتی: کودک وسط صحبت والد حرف میزند. والد میگوید: ساکت باش، تو هیچی نمیفهمی.
هنوز بچه ای.
واکنش مثبتگرا: میدونم میخوای حرف بزنی. اجازه بده جملهمو تموم کنم، بعد نوبت توئه.
خیر. یکی از سوءتفاهمهای رایج همین است. فرزندپروری مثبت با آزادی بیحد و مرز تفاوت دارد. در این روش کودک آزادی دارد که خودش را کشف کند، اما در چارچوب قوانین مشخص و قابل پیشبینی. وجود این مرزها برای ایجاد حس امنیت در کودک ضروری است.
برای تقویت مسئولیتپذیری لازم است والدین به کودک اجازه دهند پیامد طبیعی رفتارهایش را تجربه کند. همچنین مشارکت او در تصمیمگیریهای کوچک (مثل انتخاب لباس یا برنامه مطالعه) میتواند حس استقلال و مسئولیتپذیری را تقویت کند.
بله. پژوهش ها نشان دادهاند کودکانی که والدینشان با دقت به احساسات و حرفهایشان گوش میدهند، کمتر دچار اضطراب و مشکلات رفتاری میشوند. وقتی کودک حس میکند شنیده و درک شده، اعتماد بیشتری پیدا میکند و راحتتر احساساتش را بیان میکند.
قطعاً بله. اگرچه نوجوانان نیاز به استقلال بیشتری دارند، اما همچنان به محبت، احترام و راهنمایی والدین نیازمندند. اصولی مثل احترام متقابل، تشویق رفتار مثبت، ارتباط مؤثر و تعیین مرزهای روشن در دوران نوجوانی حتی اهمیت بیشتری پیدا میکنند. فرزندپروری مثبت در این مرحله به نوجوان کمک میکند تا با اعتمادبهنفس وارد جامعه شود و تصمیمات سالمتری بگیرد.
در فرزندپروری مثبت، مهم است که والدین ثبات قدم داشته باشند. اگر کودک قانون را رعایت نکرد، والد باید با آرامش پیامد طبیعی آن رفتار را توضیح دهد و از تهدید یا فریاد خودداری کند. مثلاً اگر کودک اسباببازیهایش را جمع نکند، ممکن است فردا نتواند آنها را پیدا کند. این نوع برخورد، هم به کودک پیامد رفتار را نشان میدهد و هم رابطه والد–فرزند را آسیب نمیزند.
آنچه در این مقاله خواندید، خلاصهای کاربردی از بهترین کتاب فرزندپروری مثبت نوشته دکتر لورنس اشتاینبرگ، روانشناس برجسته و نویسندهی ده اصل اساسی فرزندپروری خوب بود. اصولی که او بر اساس سالها پژوهش علمی و تجربه در حوزه روانشناسی رشد ارائه کرده است. ما تلاش کردیم این اصول علمی را با مثالهای واقعی و روزمره ترکیب کنیم تا والدین بتوانند آنها را بهسادگی در زندگی خانوادگیشان به کار بگیرند.
فرزندپروری مثبت یک تئوری پیچیده نیست؛ روشی است که اگر به شکل مداوم اجرا شود، میتواند آیندهای روشنتر برای فرزندانتان بسازد و رابطهای عمیقتر و محترمانهتر میان شما و کودکانتان ایجاد کند.
در بافملی، باور داریم هر والد آگاهی، میتواند آیندهای روشنتر برای فرزندش بسازد. ما جدیدترین آموزشها و نکات علمی فرزندپروری را از سراسر دنیا انتخاب میکنیم و با زبان ساده در اختیار شما میگذاریم.